کتاب کارآفرینی

تفاوت ناب بودن با ارزان کار کردن
بزرگ‌ترین تصور غلط اکثر افراد قبل از خواندن کتاب «Running Lean» یا «اجرای ناب» این است که تصور می‌کنند کلمه Lean به معنی ارزان تمام کردن کارهاست؛ اما پس از مطالعه، درک آن‌ها از ناب بودن تغییر می‌کند. کلمه lean به این معنی است که باید منابع خود را بشناسیم و آن‌ها را به بهترین نوع ممکن استفاده کنیم. مهم‌ترین منبع یک استارتاپ زمان است.
اعتبار سنجی محصول
قبل از معرفی یک محصول جدید، چگونه بازار را تجزیه و تحلیل می‌کنید و کارایی کالا را در بازار بررسی می‌کنید؟ یکی از بزرگ‌ترین اشتباه‌های یک شرکت این است که محصولی ‌بسازد که هیچ‌کس به آن نیاز ندارد و آن را نمی‌خرد. کسب و کارها در ابتدا باید نیاز مشتریان را بفهمند. متوقف کردن یک کسب و کار بسیار آسان‌تر از این است که هزاران دلار برای آن هزینه کنید و سپس بفهمید محصول شما مشتری ندارد.
ترویج محصول
ترویج محصول مسئله‌ای است که تمام شرکت ها با آن مواجه‌اند. در متدولوژی ناب، به جای این‌که نرم افزار خود را توسعه دهید و سپس یک تیم بازاریاب استخدام کنید که محصول شما را بفروشد، بر فروش محصول در حال توسعه تمرکز می‌کنید. در واقعیت، هیچ محصولی به بهترین شکل توسعه پیدا نمی‌کند و نواقصی دارد؛ بسیاری از توسعه‌دهندگان به دنبال کمال در کار خود هستند ولی این کار الزاما به معنی فروش نیست.
تعامل با مشتری
رویکرد متدولوژی ناب برای توسعه مشتری، پرسش از آن‌ها درباره تجربیات شخصی‌شان است. این کار به صورت یک گفت‌و‌گوی رو‌در‌رو انجام می‌شود. از مشتریتان برای نوشیدن یک فنجان قهوه دعوت کنید و پرسش‌هایی مانند تجربیات او در استفاده از محصول، مشکل‌هایی که با آن مواجه شده‌است، نحوه آشنایی با محصول، راه‌های توسعه محصول و ویژگی‌های مورد نیاز او برای توسعه محصول در آینده بپرسید.
تمرکز روی مشتری
پیام اصلی و تکراری در سرتاسر کتاب استارتاپی اجرای ناب، «تمرکز بر مشتریان» است. تمرکز بر مشتری در یک کسب‌و‌کار، همه چیز است؛ چراکه این مشتری است که در نهایت محصول یا خدمت شما را می‌خرد. اگر مشتری راضی نباشد، درآمدی نخواهید‌داشت. بنابراین، یکی از مهم‌ترین گام‌هایی که یک استارتاپ طی می‌کند این است که مشتری‌های خود را بشناسد و اعتبارسنجی نماید تا بتواند ریسک مشتری را از کار خود حذف کند..
حل مسأله در چهار مرحله
نویسنده این کتاب کارآفرینی فرآیندی چهار مرحله‌ای را به عنوان راهی برای حل مشکلات موجود در بازار استفاده می‌کند. اما به نظر می‌رسد این فرآیند برای هر کاری قابل استفاده است! این مراحل عبارتند از فهم مشکل، تعریف کردن راه حل، اعتبارسنجی کیفی و بررسی کمی. دلیل قدرتمند بودن این فرآیند چهار مرحله‌ای این است که نه تنها بررسی کمی انجام می‌دهد، بلکه کیفیت را نیز مورد آزمایش قرار می‌دهد. این متد توسط بسیاری از صاحبان کسب و کار مورد استفاده قرار گرفته‌است.
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.